روز پنجشنبه ۲دی ۱۴۰۰ با تداوم خروش معلمان و فرهنگیان در سراسر ایران در بیش
از ۱۰۰ شهر آغاز شد. موضوع کانونیِ «داد» فرهنگیان در برابر «بیداد» حکومتیان،
کماکان لایحة سرهمبندی شدة رتبهبندی است که دولت و مجلس حزباللهی میخواهند با
دسیسه و بازیبازی با آن، اصل مطلب را از سر خودشان وا کنند. اما معلمان و
فرهنگیان در قطعنامة تجمعشان،
علت تداوم یکپارچة اعتراضات و خروش همبستة خود را در عبارتی خلاصه کردهاند که
بیان دادخواهیِ تمام اقشار مردم ایران در برابر حاکمیت ولایت فقیه است:
«ما امروز اینجا جمع شدیم که به سیاستهای حاکمیت اعتراض کنیم. ما بیش
از این نمیتوانیم به این وضعیت ظالمانه ادامه دهیم. ما نسبت به این همه تضییع
حقوق و ستم به فرهنگیان بیزاریم و در مقابل این همه ستم، سکوت نمیکنیم».
رژیم خواست با گسیل کردن گلههای سرکوبگر و با تهدید و ارعاب، راهبند تجمع
ایجاد کند؛ اما معلمان و فرهنگیان فراخوان داده و عزم جزم کرده بودند که بساط
دسیسه و نیرنگ حاکمیت را شکست دهند؛ و دادند.
تجمع ۲ دی معلمان و فرهنگیان از منظر افشاگری و روشنگری دربارة تاکتیکهای
حاکمیت برای سرکوب اعتراضات مشروع اقشار، یک گام عمیقتر از تجمع پیشین بود. آنان
دسیسههای ضدبشری رژیم آخوندی و رسانههای مرجع جنایت را نشانه رفتند:
«سناریوسازی
به شیوة کیهان برای مقهور کردن و امنیتی کردن مطالبات صنفی راه به جایی نخواهد
برد. ما با تمام قدرت از معلمان دربند حمایت میکنیم. ما تشویش اذهان عمومی علیه
معلمان توسط صدا و سیما را محکوم میکنیم». (از قطعنامه پایانی تجمع سراسری معلمان
ایران؛ پنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰)
گام مهم دیگر معلمان و فرهنگیان، تأکید بر علتالعلل مجموع مشکلات سیاسی و
اقتصادی و فرهنگی ایران کنونی است:
«حقوقهای نجومی، اختلاسهای بزرگ
و تمرکز ثروت و قدرت در دست یک عده قلیل، امنیت مالی و روانی اکثریت جامعه را به
خطر انداخته است». (همان منبع)
شعارها کماکان بر روی محور تضاد اصلی مردم با حاکمیت، هرچه رساتر و متحدتر و
پرطنینتر فریاد شدند. شعارهایی که چکیده و نظمیافتة قطعنامة معلمان و فرهنگیان
هستند:
«معلم
زندانی، آزاد باید گردد
زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
معلم داد بزن، حقتو فریاد بزن
ما همه همبستهایم، از وعدهها خستهایم».
تجمع سراسری ۲ دی در بیش از ۱۰۰ شهر
ایران، دارای پیامهای روشن در جهت دادن نشانیِ چشمانداز آیندة مطالبات اقشار
مردم از حاکمیت است:
ـ رژیم هر قدمی که در سیاست داخلی و خارجی برمیدارد، یک حلقه از محاصرة خود
را تنگتر میکند و به انقباض ناگزیر بیش از پیش میگراید. از این رو به خواستههای
معلمان و فرهنگیان هم پاسخ نمیدهد و هر پاسخی، منجر به باز شدن سریالی از مطالبات
اقشار خواهد شد.
ـ اقشار مردم ایران و اکنون معلمان و فرهنگیان از وعده و وعید، از فریب قانون
و مصوبة خودساختة دولت و مجلس عبور کردهاند.
ـ معلمان و فرهنگیان به بنیاد و اصل تضاد بین انتظارات و مطالبات اقشار با
دسیسههای حکومت پی برده و رژیم را به کرنر کشاندهاند.
ـ اقشار اجتماعی، کف خیابان را میدان پایداری دانسته و فریاد روشنگری و صدای
مشترک را پرچم دادخواهی کردهاند.
ـ اتحاد، همبستگی و هماهنگی را چراغ راه موفقیت در مقابل سرکوب و چپاول
سازماندهی شدة حکومت برگزیدهاند.
ـ سیاست و محاسبات رژیم مبنی بر بازیبازی با همهچیز اعم از مطالبات معلمان و
دیگر اقشار و...را برهم زدهاند.
ـ نقشة مسیر آینده از پس عبور از تمامی راههای پیموده شده در مقابل دیکتاتوریِ
ولایی و تجربههای سالیان، ترسیم شده و زبان سخن گفتن و عزم دادخواهی در مقابل چنین
حاکمیتی تعیین شده است:
«اعلام
می کنیم شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران دست از مطالبهگری برنخواهد
داشت و روند اعتراضات را با شدت هر چه بیشتر ادامه خواهد داد». (همان منبع)
۲ دی ۱۴۰۰
0 نظرات