یک جمعبندی، یک نقطه عطف
۶ دی ۱۳۸۸ قیامی در ایران رخ داد که باید آن را هم حاصل جمعبندی اعتراضات ۷
ماه پیش از آن دانست و هم نقطه عطفی در تغییر شرایط ایران علیه حاکمیت ولایت فقیه.
مجموعه اعتراضات خرداد تا دی ۸۸ روند
و مراحلی را طی نمودند که زمینهساز قیامهای بعدی شدند. اما پرسش این است که این
مجموعه اعتراضات حاصل چه رویکرد یا مناسباتی بین مردم ایران و حکومت ملایان بودند؟
آغاز یک تعیین تکلیف
اگر قیام دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ یک سرفصل مهم و شقة بزرگ بین دانشجو و دانشگاه با
حاکمیت شد، قیامهای پیاپی ۷ ماهه در سال ۸۸ هم مسیر تعیین تکلیف با حاکمیت را آغاز
کردند. هم قیام دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ و هم خیزش میلیونی خرداد ۸۸ محصول بغض فروخوردة
جامعة ایران ــ بهخصوص دانشجویان و زنان ــ از دهة ۶۰ تا ۷۰ و ۸۰ بودند.
فاصلة ۱۸ تیر ۷۸ تا خرداد ۸۸ را باید به صعود از یک کوه تشبیه نمود که سرانجام
باید به قلة میرسید. در مسیر این صعود، حافظة مردم و جوانان و دانشجویان از دوری و
خشم نسبت به حاکمیت ولایت فقیه انباشته شد. حاصل آن دوری و خشم حتی اگر نتیجة
انتخابات هم تغییر میکرد، باز هم منجر به دوری بیشتر و اعتراضات گستردهتری میشد.
از رأی تا نفی، از دامنه تا قله
سلسله قیامهای خرداد تا
دی ۸۸ از بزرگترين، گستردهترين و طولانيترين قيامهاي مردم ايران عليه فاشيسم مذهبي
ولايت فقيه بودند. قيامی مردمي با دست خالي اما با اتحاد و فداکاري و اميد و
آرزويي يکپارچه. مردمي از ۳۱ سال جنايات افسارگسيخته و دخالت در تمام عرصههاي
زندگيشان توسط حاکميتي مذهبي و ديکتاتوري به ستوه آمده بودند. در بهاصطلاح
انتخاباتي هم که حاکميت در مدار بستة درون خودش و بدون حضور ناظران بينالمللي
برگزار کرد، رأي اکثريت را به هيچ انگاشت و مطامع و نيات خودش را در اتاق تجميع
آراء به مردم قالب نمود.
مردم بهجان آمده از
حاکميتي متکي بر دروغ و دجاليت، نخست طلب رأيشان را از ولايت فقيه و شوراي نگهبان
و دولت کردند. وقتي پاسخشان سرکوب و کشتار و زندان شد، خشم سراسري و مبارزهشان
را به مطالبات سياسي از کل حاکميت ارتقا دادند. رشد اين قيام به سراسر ايران گسترش
يافت. پيشتاران آن هم دانشجویان و نسل جوان و نوخواه و زنان و دختران به جان آمدة
ايرانزمين بودند. اين قيام در ادامة رشديابندهاش در دی ۸۸ به سرنگونيخواهي
حاکميت ولايت فقيه بالغ گشت.
عبور ناگزیر از یک سراب
در مرور آن قیام بزرگ، نکتة قابل توجهی شایان یادآوری و پرداختن است. در آن ۷
ماه قيام، فرصتي نادر براي ابرقدرت جهان تکقطبی پيش آمد. اين فرصت را مردم ايران
جلواش گذاشتند تا پتانسيل دمکراسيخواهي براي ملتهاي جهان را اثبات و بارز کند.
از آنجا که دکترين رئيس جمهور وقت ايالات متحده امريکا باراک حسين اوباما
دربارة ايران، بر استمالت و مماشات مطلق با آخوندها استوار بود، واضح بود که از آن
سياست، آبي براي مردم ايران گرم نخواهد شد. افتضاح سکوت مقابل سرکوبگری و جنایات
نظام آخوندها در قیام ۸۸ و استمرار مماشات با ملایان، کار را با جايي کشاند که
مردم ايران در خیابانها شخص اوباما را خطاب قرار دادند و پرسيدند: «اوباما
اوباما! ــ با اونايي يا با ما؟».
سرمستيهاي ناشي از مماشات با آخوندها که همیشه هم بر پاية معامله و سوداگریِ
کلان اقتصادي و سياسي سوار بوده، مردم بيسلاح و بيپناه ايران را در يک مصاف
نابرابر، بدون هيچ ياري و استمدادي از جانب اروپاييان و امريکا، تنها گذاشت.
طنین اجتماعی و پیام تاریخی ۶ دی
این تنها گذاشتن و خیانت به جنبشها و آرمانهای تاریخی مردم ایران، خاص قیام
۸۸ نبود؛ بلکه قدمتی دیرینه از سدهها و دهههای گذشته داشته است. ولی از آنجا که
اینبار صف و جبهة آزادی از ۳۰ خرداد ۶۰ گذشته بود، باید تمامیت نظام آخوندی و
جبهة مماشات داخلی و خارجی با آن را تعیین تکلیف میکرد. این همان مراحل رشدیابندة
قیام ۸۸ بود که در ۶ دی همان سال بروز یافت و با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» به طنین
اجتماعی و پیام تاریخی بالغ شد.
بنابراین در ۶ دی ۸۸ چشمانداز گستردهتر شدن جبهة مردم علیه حاکمیت آخوندی و
افق تعمیق مطالبات مردم، نمایان گشت. همان مسیری که از ۱۸ تیر ۷۸ تا خرداد ۸۸ طی
شد، اینبار با دامنهای گستردهتر و کیفیت و عمقی ژرفتر از ۸۸ تا ۹۶ طی شد و به
تعیین تکلیف تمامیت نظام انجامید: «اصلاحطلب، اصولگرا ــ دیگه تمومه ماجرا»!
راهگشایی قانونمندیها
مشاهده میشود که وقتی زمینههای یک جنبش اجتماعی برای استیفای حق آزادی و
برابری مهیا است، قانونمندیهای آن هم از دل همین جنبش، مسیر تکاملیاش را
راهگشایی میکنند. همین قانونمندیها بودند که باز هم قیام دی ۹۶ را دامنهداتر و
ژرفتر نمودند و به قیام بزرگ و سرنوشتساز آبان ۹۸ بالغ کردند.
اینک از قله به قله
اکنون پیوند قانونمند ۶ دی ۸۸ ، دی ۹۶ و آبان ۹۸ و مسیر تکاملیشان تا اکنون
را جلو چشمانمان داریم. این همه را ارادة وصال به محبوب آزادی و ضرورت دمکراسی و
برابری محقق کرده است.
بنابراین اگر از ۷۸ تا ۸۸ و ۹۶ مسیر پیمایش از دامنه تا قله بود، ولی از ۹۶ تا
۹۸ و تا اکنون، از قله به قله راه پیموده شده است. اگر در ۷۸ فقط جنبش دانشجویی در
میدان بود، اکنون جبهة سراسری مردم در مقابل جبهة تمامیت نظام آخوندی صف بسته است.
این صفبندی که در شبکههای مجازی هم به تکرار مداوم کمپینهای میلیونی و میلیونی انجامیده
است، بیتردید مطالبة بزرگ ۶ دی ۸۸ را بهعنوان خواستة سراسری ایرانزمین برای به
زیر کشیدن و نفی مطلق اصل و نظام ولایت فقیه محقق خواهد کرد.
۵ دی ۹۹
0 نظرات