Translate

علي کنکوري بخون! ـ س. ع. نسیم


علي کنکوري بخون!



توي اين هواي سرد     همه سر در گريبون
به سرم زده بگم       علي کنکوري بخون!
هنوزم رو لب پشت بوم ما نباس نشست
هنوزم گنجشکا مي‌افتن تو حوض نقاشي
هنوزم سور حکيم باشي مي شن
هنوزم جمعه‌ها خونباروني ان
توي اين هواي سرد     همه سر در گريبون
به سرم زده بگم         علي کنکوري بخون!
نكنه تـو «داو» گرگم به هوا
فصل خونبازي‌هاي داروغه‌ها
هنوزم کوچه‌ها تاريکان و انگار همه شب‌مسخي شدن!
نكنه قصة «تلخون» نباشه
نكنه يار دبستون نباشه
نكنه كسي نپرسه از نسيم: «به كجا چنين شتابان؟»
توي اين هواي سرد     همه سر در گريبون
به سرم زده بگم          علي کنکوري بخون!
هنوزم با شوق سکه هاي عيد
زمستونو سر مي‌کنيم
هنوزم همسفر ماهي سياهيم
با دلي لک زده واسه يه تيکه آزادي و خيال دريايي شدن.
صداهاي «شهر قصه» هنوزم شنيدني‌ست
رؤياهاي «دختر چادر زري» چه ديدني‌ست!
توي اين هواي سرد       همه سر در گريبون
به سرم زده بگم          علي کنکوري بخون!
هنوزم ترانه‌هاي فرهاد و فروغي دوست داشتني‌ان
اگرم من و تو کم گفتيم و کم خونديم و کم يکي شديم.
هنوزم حافظ و شاملو  و  مشيري و فروغ
شاعران شعرهاي «بي نقاب و بي دروغ».
هنوزم فردا یه رؤياي قشنگ کنکوره
اگه حتي جاده‌ی آزادیمون دورادوره؛
اگرم «همخوني» افسانه‌يي تُـو ترانه‌هاست
هنوزم عاشقي‌ها، رفيق آشيانه‌هاست...
توي اين هواي سرد      همه سر در گريبون
به سرم زده بگم         علي کنکوري بخون!

س. ع. نسيم

ادامه شعرها:

ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top