کودکان ایران در آینة روز جهانی کودک
۱۶ مهر / ۸ اکتبر
گرامی باد روز جهانی کودک
یک رؤیای شیرین
۸ اکتبر / ۱۶ مهر روز جهانی کودک است. این روز نیز
همچون بسیاری گرامیداشتهای زندگی بشر، از پس رویدادی مهم نامگذاری شده است. بعد
از جنگ جهانی دوم که در آن میلیونها انسان از جمله هزاران کودک معصوم و آرزومند
به کام مرگ کشانده شدند، سازمان ملل برای حمایت از کودکان، سازمان «یونیسف» (
United Nations International Children's Emergency Fund
) را تأسیس کرد. این رویداد در ۸ اکتبر سال ۱۹۵۳ بود. از آن پس روز ۸ اکتبر برابر
با ۱۶ مهر «روز جهانی کودک» نام گرفت.
یونیسف اعلام کرده بود که
برای بهبود زندگی، تحصیل، رفاه، آسایش و پیشرفت کودکان، کافیست هزینة ۶ هفته از
تسلیحات جهان صرف رسیدگی به کودکان شود. در مقدمة کنوانسیون «حقوق کودک» هم نوشته
شده است: «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود».
قربانیان اصلی دیکتاتوری
و فقر
در جهان کنونی ما که جنگ
و دیکتاتوری بر بخشی از آن سایه افکنده است، کودکان قربانیان اصلی این نامرادیهای
حیات بشری هستند. آنقدر که گویی مصوبة سازمان ملل و حقوق پیشبینی شدة کودک در مقدمة
کنواسیون وابسته به یونیسف، هیچ جایی و نشانی در زندگی ندارند.
کودکان هیچ نقشی در ساختن
جهانی که در آن زندگی میکنند، ندارند؛ اما رنجها و مرارتهای سرسخت زندگی در دنیای
سیاستزده، ترویج بنیادگرایی، سرکوب فرهنگی و جنسیتی، مهاجرتها و پناهندگیهای
تحمیل شده به کودکان، دنیای پیش رویشان را تیره جلوه میدهد.
با همة این رنجها و
نامرادیها، کودکان سرشار از رؤیاهای خوشایند و شیفتة جلوههای زیبای زندگیاند.
آنها حتا در سایة جنگ هم با آرزوهای شیرینشان، با بازی و شادمانی و شوق با هم بودن، مرهمی بر جراحتهایی مینهند
که دیگران بر آنها تحمیل کرده و میکنند.
کودک ایران در آینة روز
جهانی کودک
وقتی از کودک در جهان صحبت
میکنیم و مینویسیم، گویی رنج و محرومیت و دلتنگیهای مشترک کودکان کشورهای جهان
را روایت میکنیم؛ اما هنگامی که به کودکان ایران میرسیم، این رنج و محرومیت و
دلتنگی، دیگر به یک میزان با دیگر کودکان جهان مشترک نیست. دیکتاتوری مذهبی و
آپارتاید دینی چیزی بهنام حقوق کودک باقی نگذاشته است. تیغ چنین استبدادی اساساً
بر گلوی «زندگی» و جلوههای زیبای آن گذاشته شده است.
برای کودک ایران، جلوههای
زیبای زندگی و «فضای سرشار از خوشبختی» را رؤیا و حسرت کردهاند. کودکیهای کودک ایران با جبهههای جنگ و روی میدانهای مین
آغاز شد؛ بسیاریشان در زندانها بهدنیا آمدند؛ هزارانشان در زیر هیولای فقر،
ترک تحصیل کردهاند؛ هزارانشان دستفروشی میکنند تا نانی به کف آرند؛ خیل کودکاناند
که در کورهپزخانهها کار طاقت فرسا را تاب میآورند؛ خیل کودکاناند که دیو
اعتیاد به دامشان کشانده و کودکی و رؤیاپروی و بازی و دوستان محله و گشت و گذار و
درس و لطافتهای آرزوهایشان را تباه نموده است.
کودک ایران هنگامی که دخترکی
آرزومند و معصوم هم که باشد، سهمی از آینده برایش متصور نیست. تمام قوانین سیاسی،
فرهنگی، اجتماعی، قضایی و دینی آنچنان علیه پیشرفت و استقلال او مهر و موم شدهاند
که از همان کودکی، تماشاگر سرنوشتش در آینة مادر بزرگ، مادر و خواهرانش است.
پدیدههای نحس یک حکومت
شوم
در «روز جهانی کودک»، کودک
ایران را با اصطلاحات و پدیدههایی چون
«کودکان کار»،
«کودکان خیابانی»،
«کودکان
محروم از تحصیل»،
«کودکان معتاد»،
«کودکان بیسرپرست»،
«کودکان پیش فروش»،
«کودکان
کولبر»،
«کودک آزاری» و... در ادبیات جدید سیاسی و اجتماعیِ ناشی از حاکمیت ولایت
فقیه میشناسیم!
کودکانی که «روز جهانی»شان
را میآورند
کودک ایران در رنجها و
تلاطمهای مدام چیزی بهنام زندگی در عهد شیخان، آبدیده شده است. کودک ایران با
فریاد و فغانهای بابا و مادر آشنا است و بسیار زودتر از سن متعارفش، سیاسی و
اجتماعی به معنای دردآشنا و آگاه شده است.
کودک ایران «روز جهانی
کودک» را به خانه، کوچه، مدرسه و شهرش خواهد آورد. این سرنوشت اوست که با مبارزه
برای تحقق آزادی و دموکراسی و برابریِ تمام مردم ایران عجین شده است.
۱۵ مهر ۹۷
0 نظرات