Translate

یل و اژدها ــ آنگل کارالی چف / احمد شاملو


یل و اژدها

تألیف‌: احمد شاملو
بر اساس داستانی از: آنگل کارالی چف
نقاشی: اصغر قره‌باغی
دکلمه: احمد شاملو
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 به سراپای کشورمان ایران که نگاه می‌اندازیم، توصیفش جز این نیست:
«از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود»
و شاید در دنباله‌ی این نگاه‌افکندن‌های رنج‌بار و سرگرداندن‌های حیرت‌بار، این نیاز و آرزو و طلب را زمزمه کنیم که:
«از گوشه‌یی برون آی ای کوکب هدایت!».

اما نه !
کار میهن ما در زعامت بدکیشان تاجرمذهب، به «خرابی چون که از حد بگذرد» رسیده است.
وصف درست و حقیقی اوضاع و احوال ایران کنونی، مصداق بارز داستان «یل و اژدها» است.
 میهن ما تجسم عینی و تعبیر تمام و کمال افسانه‌یی شده است که تصورش در عالم خاکی، خارج از توان درک متعارف آدمی به نظر می‌رسد؛ اما این افسانه در ایران کنونی تعبیر واقعی شده و به رنگ زندگیِ ناداشته‌ی ما درآمده است.
باور کنیم اژدها به جان زنده و زندگی افتاده است.
باور کنیم اژدها در کار بلعیدن تمام نشانه‌های حیات ما می‌باشد.
باور کنیم اژدها دارد جنگل‌ها، کوه‌ها، رودخانه‌ها، باغ‌ها و دریاها را می‌بلعد.
باور کنیم اژدها دیری‌ست سراغ شهرهایمان آمده و حرص دندان‌گرد خونابش شتاب گرفته است.
باور کنیم این اژدها را سر سیر شدن نیست. هزاران جوان داده‌ایم و هنوز نعره می‌زند و تنوره می‌کشد که بیشترش را بدهیم.
 اژدها دارد درهای زندگی‌مان را از پاشنه می‌کند. دیگر هیچ چیزی سر جایش نیست و زندگی وارونه شده است.
اژدهای زندگی‌خوار به جان شهر و خیابان و کوچه و خانه و حیاتمان افتاده و سراغ ایران‌خوارگی رفته است...
مطلب این است که دیار و بر و بوم فلات پهناورمان، میدان نبرد «یل و اژدها» شده است...
چاره‌ی کار را در داستان «یل و اژدها» دنبال می‌کنیم...

سعید عبداللهی



ارسال یک نظر

1 نظرات

  1. کاش نام صداپیشگان نمایشنامه یل و اژدها را هم مینوشتید تا از یاد نروند

    پاسخحذف

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top